نوشتن را خیلی وقت پیش می توانستم شروع کنم اما هیچ موقع وقتی برایش نداشتم. نوشتن افکارم, آموخته هایم و هر چیزی که در ذهنم می آید و می رود.

اگر می دانستم که نوشتن آنقدر سودمندتر از چیزی هست که در ظاهر نشان می دهد شاید زودتر شروعش می کردم, با این که چند تن از نزدیکانم به من می گفتند که ملیکا بنویس!

حدود دو سالی است که با

سایتی آشنایی دارم (متمم), که از همان ابتدای آشنایی علاقه ی خاصی به آن داشتم. سایتی متفاوت با هر سایت دیگری که تا کنون دیده ام. کافی است با ذهن خالی وارد آن شوی و زمانی را در آن غوطه ور شوی و با ذهن مملوء از دانش  از آن خارج شوی. اما متاسفانه خودم استفاده ی بهینه از این سایت ارزشمند را در این مدت دراز از زمان آشنایی نکردم.

چند روز پیش داشتم یکی از

روز نوشته های جناب محمدرضا شبانعلی (مدیر سایت متمم) در مورد وبلاگ نویسی را می خواندم که با نوشته ای مواجه شدم. محمدرضا نوشته بود: '' اگر به گذشته برگردیم و از من هنگام ورود به دانشگاه در مقطع کارشناسی و یا کارشناسی ارشد بخواهند که بین تحصیل در دانشگاه و یا وبلاگ نویسی یک کدام را انتخاب کنم, قطعا انتخاب من وبلاگ نویسی خواهد بود. ''

از آنجایی که من این مرد را خیلی قبولش دارم, این نوشته برای من جرقه ای بود که خواسته های اطرافیانم از من برای نوشتن در درونم پررنگ شود و برای رشد هر چه سریع تر خودم اقدام به انجام این کار شوم. ناگفته نماند

توجه ویژه ی جناب امین ارامش به وبلاگ نویسی در اشتیاق بیشتر من به نویسندگی آنلاین بی تاثیر نبود.

این گونه شد که ترجیح دادم نوشته هایی که قرار است برای خودم بنویسم را روی وبلاگ پیاده کنم و نوشته هایم مخاطب خاصی غیر از خودم ندارد.

 

 

 

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها